شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

مصاحبه با خبرگزاری ایبنا درباره کتاب دستکاری در رسانه‌های اجتماعی

فریب در شبکه‌های اجتماعی را بهتر بشناسیم


انتشارات همشهری به تازگی کتابی روانه بازار کرده است، اثری که مخاطب را آگاه می‌کند که گروه‌های سیاسی، احزاب و گروه‌های جامعه مدنی، هر یک به فراخور اهداف خود، با استفاده از ابزارهای خاص به گفت‌وگوها در رسانه‌های اجتماعی جهت‌دهی می‌دهند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، عنوان این اثر (دستکاری در رسانه‌های اجتماعی) است که توسط جمعی از محققان دانشگاه آکسفورد تالیف شده است، موضوع پروپاگاندای رایانشی یا همان دستکاری واقعیت در رسانه‌های اجتماعی جزء موضوعاتی است که در چند سال گذشته به شدت در جهان مورد توجه بوده است و مترجمان نیز به دنبال اهمیت این موضوع خصوصا در سال‌های اخیر به سراغ آن رفته‌اند.

 مترجمان این کتاب، عباس رضایی ثمرین، روزنامه‌نگار و پژوهشگر رسانه و رسول صفرآهنگ، پژوهشگر علوم سیاسی هستند. به همین بهانه، دقایقی با عباس رضایی ثمرین یکی از مترجمان کتاب به گفت‌وگو نشستیم و درباره ویژگی‌های این کتاب و اهمیت انتشار آن مصاحبه کردیم.

 رضایی ثمرین که خود از فعالان باسابقه عرصه رسانه و روزنامه‌نگاری است، پیش از این دو کتاب « چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم» و «ارتباطات بحران در رسانه‌های اجتماعی» را نیز ترجمه کرده که از سوی انتشارات ثانیه به چاپ رسیده است.  ادامه مطلب ...

حکایت برق و آفتاب تموز

در جایی که هر روزش به اندازه ‌ماه و سال کشورهای دیگر خبر درجه یک دارد، جمع‌بندی نوشتن برای خبرهای یک ‌ماه کار ساده‌ای نیست. با این حال یک شاخصه مهم‌ زندگی در چنین تاریخ و جغرافیایی هم این است که خیلی از رویدادهای عجیب و غریب- که هر جای دیگری ممکن است چهارستون جامعه را بلرزاند - از فرط تکرار یا بروز رویدادهای دیگری که ارزش خبری بالاتری دارند، اساسا دیگر خبر محسوب نمی‌شوند. کرونا را درنظر بگیرید؛ با معیارهای کلاسیک ژورنالیستی، ماجرایی که طی 17‌ماه گذشته مستمرا در پس‌زمینه زیست آدم‌ها در جریان بوده، نمی‌تواند خبر تلقی شود. نه‌تنها کرونا که برای ما حتی فراز و فرودها و موج‌های این همه‌گیری هم دیگر خبر محسوب نمی‌شود. پاندمی کرونا این روزها برای ما خلاصه شده در یک اینفوگرافیک آشنای آبی‌رنگ و چند عدد که هر روز در صفحه تلویزیون ظاهر می‌شود و بعد می‌رود تا فردا که دوباره برگردد. عددها و نمودارهایی که عملا نه توجهی را بر می‌انگیزد و نه هیچ مسئولی را مضطرب می‌کند. همه اینها اما باعث نمی‌شود که نگوییم در تیرماه وارد پیک پنجم کرونا شدیم، آن هم در شرایطی که هنوز از پیک چهارم خارج نشده بودیم. پیک چهارم اگر از سمت غرب آمده بود و ریخت و قیافه‌اش انگلیسی بود، پیک پنجم سوغاتی شبه‌قاره بود که از مرز شرقی وارد کشور شد و چنان‌که می‌دانید اول از همه مردم محروم سیستان و بلوچستان را گرفتار کرد. 

 در تیر‌ماه اگرچه همچنان جان‌های عزیزی در سراسر ایران در اثر کرونا از دست رفت اما در روند واکسیناسیون تفاوت چندانی حاصل نشد؛ در عوض ولی تا دلتان بخواهد وعده و وعید شنیدیم، وعده‌ و وعیدهایی که اگر ژاپن بود می‌شد از آن برق تولید کرد؛ از تزریق روزانه 500تا 700هزار نفر دوز واکسن به مردم گرفته -که در بهترین رکورد به‌زحمت به 200هزار رسید- تا عددهای عجیب و غریب درباره واردات یا تولید واکسن که اگر به حقیقت می‌پیوست دغدغه اصلی کشور امروز نه تزریق واکسن، که احتمالا جستن مکان مناسبی برای نگهداری از این همه واکسن می‌بود. در روزهایی که اروپایی‌ها گوش تا گوش در ورزشگاه‌ها نشستند و بازی‌های زیبای یورو و البته قهرمانی دراماتیک آتزوری‌های دوست‌داشتنی را تماشا ‌کردند، ما در صف‌های طولانی ورود به ارمنستان برای تزریق واکسن دیده شدیم و این تصاویر باعث خجالت هیچ مسئولی نشد.

نه فقط صف‌های مرز «نوردوز» و خیابان‌خوابی برخی هموطنان‌مان در گوشه و کنار «ایروان» که حتی تصاویر هزار و یک مشکل به‌وجود آمده از قطع برق، ازجمله خاموشی آی‌سی‌یوی یک بیمارستان هم باعث نشد که کسی خجالت بکشد. تیرماه را از دیرباز در فرهنگ عامه ایرانیان، به گرما و آفتاب سوزانش می‌شناسند، چنان‌که سعدی علیه‌الرحمه هشت قرن پیش سروده «عمر ما برف است و آفتاب تموز...»؛ این را ظاهرا همه می‌دانند جز آنهایی که باید افزایش مصرف برق به‌دلیل گرمای این ‌ماه را پیش‌بینی می‌کردند و البته بیت‌کوینرهای از خدا بی‌خبری که تحت هیچ شرایطی حاضر نیستند دوشاخه آن ماینرهای لعنتی را از پریزهای تقریبا مفت برق شهر بکشند. در روزهای جولان کرونا و تنگنای معیشت و تحریم و هزار بدبختی دیگر، در تیرماه، قطعی برق قوز بالاقوز شد و حسابی مردم را اذیت کرد. پیامد قطعی برق البته فقط عرق‌ریزان ناشی از خاموشی کولرها نبود؛‌‌ قطعی برق بعضا منجر به خاموشی آنتن‌های تلفن همراه و قطعی اینترنت هم می‌شد که بسیار طاقت‌سوز بود، خصوصا برای جماعتی که امتحان داشتند. با این همه قطعی برق با برخی راهکارهای موقتی مدیریت شد، ازجمله اینکه گفتند برای ممانعت از خاموشی در خانه‌ها، برق صنایع بزرگ ازجمله سیمان و فولاد را قطع خواهند کرد. طنز تلخ اینکه چند روز بعد از این ماجرا هم معلوم شد، با کاهش تولید سیمان و فولاد، این دو محصول و مشتقات‌شان در کشور کمیاب شده که خب کمیابی هم که معمولا به افزایش قیمت می‌انجامد؛ از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود....
با تمام این اوصاف دلایل متعددی به‌عنوان عامل کمبود برق به مردم معرفی شد. یکی از این دلایل، تحریم‌های خارجی بود که به زعم دولت روند نوسازی نیروگاه‌ها و توسعه صنعت برق را کند کرده است. تحریم‌هایی که احتمالا در جریان هستید که در چند‌ماه گذشته مذاکراتی برای برچیده شدن‌شان در جریان بود اما در تیرماه معلوم شد همه‌‌چیز باید تا زمان استقرار دولت و تیم سیاست خارجی جدید معلق و متوقف شود. دولت جدید و ترکیب آن، موضوع بسیاری از گمانه‌زنی‌ها در فضای عمومی و رسانه‌ای کشور بود. در ماهی که هر کسی فهرستی از گزینه‌ها بعلاوه خودش را به‌عنوان نامزدهای وزارت در دولت جدید منتشر می‌کرد، رئیسی از مردم خواست مدیران مدنظر خود را در یک سایت به او معرفی کنند و البته از خبرهای درگوشی معلوم شد، بدون آن سامانه هم بعضی گزینه‌ها حضورشان در دولت قطعی شده است.
این همه اشتیاق برای تکیه زدن به کرسی دولتمردی را در حالی شاهدیم که می‌دانیم، دولت آینده قرار است در شرایط بسیار سختی ایران را اداره کنند. در شرایطی که کرونا همچنان می‌تازد، تحریم‌ها برقرار است و مشکلات مزمن اقتصادی، به شکل بی‌سابقه‌ای به شکاف طبقاتی دامن زده است. یکی از خبرهای مهم تیرماه گزارش نشریه معتبر فوربس بود که از رشد انفجاری میلیونرهای ایرانی در سایه تحریم و کرونا خبر داد و نوشت شمار افراد پردرآمد ایران در سال گذشته ۲۱ درصد رشد داشته و از این نظر به رتبه اول خاورمیانه رسیده‌ایم. جالب اینکه فوربس گفته بخش اعظمی از ثروتمندان ایرانی در رمزارزها سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در یک تحقیق دانشگاه کمبریج هم معلوم شده که ایران رتبه پنجم را در کامپیوترهای متصل به شبکه جهانی بیت‌کوین در اختیار دارد. حالا اشاره به اینکه استخراج رمزارزها یکی از دلایل قطع برق – که به بالاتر به آن اشاره شد- است، ممکن است تلاش برای روایتگری دورانی و قر و کرشمه‌های زاید قلم تعبیر شود اما واقعیت این است که این دنیای تودرتو و ارتباطات پیدا و پنهان رویدادها، دیگر خاصیت زندگی در این تاریخ و جغرافیاست؛ کرونای دلتا اگر در ایران قربانی می‌گیرد، یک ریشه آن مربوط به ورودهای غیرقانونی از مرزهای شرقی است؛ افزایش ورود مهاجران غیرقانونی هم در اتفاقات مختلف آن سوی مرز، ازجمله پیشروی‌های طالبان در همسایه شرقی ریشه دارد. جولان طالب‌ها با خروج ناگهانی آمریکایی‌ها از افغانستان بی‌ارتباط نیست و آمریکا هم که منشأ هزار و یک مشکل ازجمله تحریم‌های اقتصادی ماست. رد پای تحریم هم که می‌دانید، تقریبا همه جای زندگی ما هست. می‌بینید؟ همه‌‌چیز به هم ربط دارد! 


پ.ن: این یادداشت، در 29 تیرماه 1400 در صفحات درنگ روزنامه همشهری منتشر شده است. 

ارتباطات بحران در رسانه‌های اجتماعی تجدید چاپ شد

کتاب «ارتباطات بحران در رسانه‌های اجتماعی» نوشته «ان ماری ون‌دن‌هارک» با ترجمه عباس رضایی ثمرین روزنامه‌نگار، به چاپ دوم رسید.

در این کتاب مصادیق واقعی متعدد از بحران‌های بوجود آمده یا بسط یافته در بستر رسانه‌های اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته و یک برنامه عملیاتی شامل استراتژی‌ها و تاکتیک‌های آزموده شده برای مدیریت ارتباطی این بحران‌ها ارائه شده است.

مخاطب کتاب «ارتباطات بحران در رسانه‌های اجتماعی» اهالی رسانه، مدیران و کارشناسان روابط عمومی، فعالان رسانه‌های اجتماعی، مدیران، سیاستمداران، چهره‌های عمومی و همه کسانی هستند که با چالش مدیریت شهرت فردی یا سازمانی در فضای مجازی مواجهند. کتاب در 10 فصل تدوین شده و در فصول مختلف به مصادیق واقعی از بحران‌های مختلف ارتباطی و روند مدیریت آنها اشاره شده است. 

نویسنده این کتاب «ان‌ماری‌ ون‌دن‌هارک» پژوهشگر روابط عمومی دیجیتال، ارتباطات بحران و امنیت سایبری است. او برای نگارش کتاب «ارتباطات بحران در رسانه‌های اجتماعی» با مدیران رسانه‌ای چندین سازمان‌ و شرکت بزرگ بین‌المللی درباره نحوه مدیریت بحران‌های ارتباطی بویژه بحران‌هایی که در بستر شبکه‌های اجتماعی بسط یافته‌اند، به گفت‌وگو نشسته است. «جانسون‌اندجانسون»، «مک‌دونالد»، «فدرال‌اکسپرس»، «ناسا»، «بریتیش‌پترولیوم»، «شل» و ... برخی از شرکت‌ها و سازمانهایی هستند که تجربه آنها در مدیریت ارتباطی بحران‌ بویژه در رسانه‌های اجتماعی در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته؛ تجاربی که بعضی از آنها توام با موفقیت بوده و برخی دیگر به شکست انجامیده است.

مترجم این کتاب هم عباس رضایی ثمرین روزنامه‌نگار است که سابقه سالها فعالیت در رسانه‌های مکتوب، الکترونیکی و تصویری را در کارنامه دارد. رضایی ثمرین پیش از این هم کتاب «چگونه با خبرنگاران مصاحبه کنیم» اثر الن استیونس را هم به فارسی برگردانده بود که پاییز 96 از سوی انتشارات ثانیه منتشر و پس از آن چند بار تجدید چاپ شده است.

چاپ دوم کتاب «ارتباطات بحران در رسانه‌ها»  در 156 صفحه و به بهای 28 هزار تومان از سوی انتشارات ثانیه روانه پیشخوان کتاب‌فروشی‌ها شده است.

نورافکن کرونا روی نابرابری طبقاتی*

ترسیم مختصات و ابعاد زندگی در زمانه کرونا و دوران بعد از آن در گفت‌وگو با سیدجواد میری، جامعه‌شناس


عباس رضایی ثمرین، روزنامه‌نگار- پاندمی کرونا با وجود جهان‌شمولی و سایه‌گستری بر سر تقریبا همه جوامع انسانی، همچنان پدیده‌ای ناشناخته، چندبعدی و پیچیده است. پیچیدگی و ناشناختگی این پدیده را حتی استمرار 16ماهه مواجهه با آن، کم نکرده است. بحرانی که در ابتدا موقت و زودگذر تلقی می‌شد حالا به مسئله مشترک همه جوامع -فارغ از سطح توسعه‌یافتگی، برخورداری و رفاه آنها- تبدیل شده است. این مسئله بر همه ساحات جوامع انسانی سایه انداخته و ظاهرا هم قرار نیست به این زودی‌ها برود. در میان سردرگمی‌های مفهومی و ابهامات تحلیلی حول کرونا، آنچه روشن است آثار و پیامدهای بسیار مشهود آن در ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها، چه در ایران و چه در سایر کشورهای جهان است. پیش‌بینی ماندگاریِ کرونا دست‌کم در میان‌مدت، سبب شده است حکمرانان و سیاستگذاران از همزیستی با این پدیده سخن بگویند و مردم را به پذیرفتن شرایط جدید زندگی ترغیب کنند. اما این شرایط دقیقا چه مختصاتی دارد؟ جامعه جدید که از دل این تغییرات گسترده سر بر می‌آورد، چگونه از سوی جامعه‌شناسان تفسیر می‌شود و آیا این روال جدید زندگی، ماندگار خواهد بود؟ این سؤالات را ذیل موضوع کلی «سیمای زندگی در زمانه کرونا» با سیدجواد میری، جامعه‌شناس، فارغ‌التحصیل دکتری از دانشگاه پریستول انگلستان و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به بحث گذاشتیم. حاصل این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

  
ادامه مطلب ...

مواجهه ایران با کرونا سیاست زده بود*

بررسی تاب‌آوری جامعه ایرانی در برابر بحران کرونا، در‌ گفت‌وگو با مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس

عباس رضایی ثمرین، روزنامه‌نگار- در تحلیل دلالت‌ها و پیامدهای جامعه‌شناختی بحران کرونا، «تاب‌آوری اجتماعی» یک مولفه کلیدی است. گرایش به این مفهوم در محافل دانشگاهی جهان، در سال‌های گذشته و با ازدیاد موقعیت‌های بحرانی، پیوسته رو به افزایش بوده است. محققان، تاب‌آوری اجتماعی را با سه‌مشخصه ظرفیت سازگاری، ظرفیت مقابله‌ای و ظرفیت تحول‌آفرینی تعریف کرده‌اند. به این معنا که هر جامعه‌ای متناسب با میزان برخورداری از این سه‌ظرفیت، تاب‌آوری بیشتر یا کمتری در مقابل مسائل و بحران‌ها خواهد داشت. در تعاریف عرفی نیز هر سیستم اجتماعی، درصورتی تاب‌آور تلقی می‌شود که بتواند در مقابل مخاطرات و بحران‌ها از خود مقاومت نشان داده و با حفظ کارکرد و هویت، خود را با شرایط جدید انطباق دهد. با این مقدمه، روشن است که در تحلیل مواجهه جامعه ایرانی با بحران دامنگیر کرونا، ظرفیت تاب‌آوری جامعه، یک عنصر تعیین‌کننده است. در ادامه سلسله گفت‌وگوهای روزنامه همشهری با موضوع پیامدهای جامعه‌شناختی بحران کرونا، این‌بار با موضوع مشخص تاب‌آوری اجتماعی، پای حرف‌های مقصود فراستخواه، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه نشستیم. فراستخواه که دل پردردی از برخی کژفهمی‌ها و سوءتفاهم‌ها نسبت به موضوع تاب‌آوری داشت، در این گفت‌وگو تلاش کرد گردوغبارِ ناشی از استفاده غیرعلمی و بعضا سیاست‌زده مفهوم «تاب‌آوری» را از روی آن بزداید و البته برای پیشگیری از این رویکرد، مفهوم بدیلی به نام «توان‌آوری» را جایگزین آن کند. به‌زعم فراستخواه جامعه ایرانی به‌دلیل زیستن در چهارراه حوادث و از سرگذراندن تاریخ طویلی از بحران‌ها و محنت‌ها، امروز آبدیده شده اما این نباید این تلقی نادرست را ایجاد کند که جامعه تحت هر شرایطی و در مواجهه با هرگونه بحرانی تاب‌آوری خواهد داشت. این جامعه‌شناس که پیش از این کتاب پرمخاطب «ما ایرانیان» را با موضوع زمینه‌کاوی تاریخی و اجتماعی خلقیات ایرانیان نوشته، انتساب تاب‌آوری به‌عنوان یک مشخصه ذاتی به جامعه ایرانی را رد کرد و در این گفت‌وگو بیش از همه‌‌چیز درباره وظایف حکمرانان و سیاستگذاران برای تقویت تاب‌آوری اجتماعی سخن گفت.
 
ادامه مطلب ...