شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

گفت‌وگو با خبرگزاری مهر درباره تاثیر راه اندازی کانالهای تلویزیونی جدید بر مشارکت انتخابات

حل مسئله مشارکت در گروی تصمیمات  سیاسی است نه راهکارهای رسانه‌ای
یک پژوهشگر رسانه از اهمیت سنجش اثرگذاری راه‌اندازی
۲۰۰ کانال انتخاباتی در مشارکت مردم گفت و تاکید کرد باید تصویر دقیقی از میزان احتمالی مشارکت، پیش از راه‌اندازی این کانال‌ها به دست آورد.

عباس رضایی ثمرین پژوهشگر حوزه رسانه درباره ایده راه اندازی کانال‌های انتخاباتی و تأثیری که در مشارکت مردم در انتخابات دارد به خبرنگار مهر گفت: مشارکت در انتخابات یک مقوله پیچیده و چندلایه و تابع طیف گسترده‌ای از متغیرهاست. با این حال یک قاعده عام در تبلیغات سیاسی این است که با مشهودتر شدن فضای انتخاباتی در جامعه، تعداد افرادی که برای شرکت در رأی‌گیری متقاعد می‌شوند، بیشتر می‌شود، این قاعده منبعث از اصول روانشناسی است.

وی اضافه کرد: اگر اکوسیستم رسانه‌ای کشور، اعم از صداوسیما و سایر رسانه‌ها بتوانند به هر روشی توجه مردم را به مساله انتخابات معطوف کنند، خواهند توانست آنان را به مشارکت ترغیب کنند. اگر کانالهای جدید صداوسیما بتوانند در این چارچوب عمل کنند، می‌توانند مؤثر باشند. با این حال در این زمینه اگر و اما و ابهام وجود دارد که باید به آنها توجه کرد.

 

 سنجش اثرگذاری راه‌اندازی ۲۰۰ کانال انتخاباتی در میزان مشارکت

رضایی ثمرین درباره سنجش تأثیرگذاری راه اندازی کانال‌های انتخاباتی در میزان مشارکت مردم تصریح کرد: اولاً برای سنجش اثرگذاری راه‌اندازی این کانال‌ها در میزان مشارکت، باید تصویر دقیقی از میزان احتمالی مشارکت پیش از راه‌اندازی آنها داشته باشیم. اگر بخواهم با ادبیات روش تحقیق سخن بگویم، نخواهیم توانست تغییرهای متغیر وابسته را مستند کنیم، مگر اینکه بدانیم پیش از اثرگذاری متغیر مستقل، اندازه آن چقدر بوده است. بدون در نظر گرفتن این مساله، با هر میزانی از مشارکت، پس از انتخابات می‌توان ادعا کرد بخشی از مشارکت، محصول راه‌اندازی کانال‌های تلویزیونی جدید بوده و روشن است که چنین گزاره‌ای قابل قبول نخواهد بود.

این پژوهشگر رسانه در بخش دیگر صحبت‌هایش بر لزوم مساله شناسی تاکید و بیان کرد: موضوع دوم مساله شناسی است؛ در علوم انسانی، معمولاً بیان دقیق مساله مهمترین بخش از انجام هر پژوهش قلمداد می‌شود. بسیاری از خطاهای سیاسی در کشور، ناشی از این است که مساله‌ها به درستی صورت‌بندی نمی‌شود. بر این اساس، این پرسش مهم است که آیا مساله ما در موضوع مشارکت در انتخابات کمبود کانال‌های رسانه‌ای است؟ فراتر از آن، اساساً مساله مشارکت در سطح رسانه قابل رفع و رجوع است؟ من فکر می‌کنم حل مساله مشارکت، بیش از آنکه نیازمند ابتکارهای رسانه‌ای نظیر راه‌اندازی کانال‌های جدید منطقه‌ای باشد، مستلزم تصمیم در سطح سیاسی است. خیلی وقت‌ها تاکید بیش از اندازه بر رسانه و اغراق در اثرگذاری راهبردها و سیاست‌های رسانه‌ای، منجر به غفلت از ناکارآمدی‌ها و مشکل سطح دیگری از تصمیم‌سازی می‌شود.

کارآمدی رسانه ملی در جلب مشارکت سیاسی تابع مرجعیت اجتماعی است

وی با اشاره به تأثیر مرجعیت اجتماعی در مشارکت سیاسی اضافه کرد: اگر بخواهیم صرفاً در سطح رسانه بحث کنیم؛ کارآمدی رسانه ملی در جلب مشارکت سیاسی، بیش از آنکه تابع تعداد کاناهال‌های این رسانه باشد، تابع مرجعیت اجتماعی آن است. مرجعیت اجتماعی نیز خود تابع متغیرهای دیگری مثل انعطاف، صداقت، شفافیت، مخاطب‌محوری، عدالت رسانه‌ای و دربرگیرندگی نسبت به سلایق و نظرات اکثریت مردم است.

رضایی ثمرین افزود: من معتقدم افزایش اثربخشی صداوسیما در جلب مشارکت سیاسی، بیش از اینکه نیازمند تاکتیک‌های مقطعی و کوتاه‌مدت در روزهای منتهی به انتخابات باشد، نیازمند تغییر رویکردی و کیفی پایدار است. بدون این تغییر اتفاقاً تاکتیک‌های مقطعی یا ایده‌های مبتنی بر کمیت و حجم، از سوی جامعه مخاطب حمل بر نوعی عدم صداقت می‌شود.

وی درباره ساز و کار تولید محتوا در این کانال‌ها تصریح کرد: در زمینه سازوکار عملکرد این کانال‌ها ابهام‌هایی وجود دارد که قضاوت درباره اثربخشی آنها را دشوار می‌کند. مهم‌ترین موضوع، محتواست؛ در شرایطی که کانال‌های رسانه ملی از فقر محتوا رنج می‌برد و برخی از آنها صرفاً تولید سال‌های دور را بازپخش می‌کنند، پر کردن آنتن در ۲۰۰ شبکه با چه سازوکاری انجام خواهد شد. آیا مرکز استان‌های رسانه ملی ظرفیت و زیرساخت این حجم عظیم از تولید محتوا را دارند یا نه؟ قرار است خود داوطلبان اقدام به تولید محتوا کنند؟ اگر چنین است آیا داوطلبان می‌توانند مطابق با استانداردهای تلویزیونی، برنامه تولید کنند؟ نکته بعدی درباره توزیع فرصت تبلیغ در این شبکه‌هاست؛ در حوزه‌هایی مانند کلانشهرها که تعداد نامزدها بسیار زیاد است، فرصت استفاده از آنتن شبکه منطقه‌ای چگونه میان آنها توزیع خواهد شد. یا مثلاً در شهرها و حوزه انتخابی کوچک‌تر که ساختار انتخابات عمدتاً تابع ارتباط رودر رو و الگوهای قومیتی یا پیوندهای خویشاوندی است، راه اندازی یک کانال تلویزیونی برای تبلیغ چقدر ضرورت دارد؟

 

این فعال رسانه در پایان با طرح بحث درباره مخاطب این کانال‌ها عنوان کرد: در شرایطی که شبکه‌های سراسری مطابق نظرسنجی‌های صداوسیما، با کاهش مخاطب مواجهند، بینندگان شبکه‌های کوتاه مدت چه کسانی خواهند بود؟ می‌دانیم رسانه بدون مخاطب، از نظر موجودیت و هویت دچار مساله است، تأسیس هیچ رسانه‌ای بدون مخاطب شناسی دقیق راه به جایی نمی‌برد. رویکرد آزمون و خطا به‌ویژه درباره این شبکه‌ها که مدت کوتاهی فعال خواهند بود، نمی‌تواند کارآمدی داشته باشد. اینها سوال‌هایی است که بدون پاسخ به آنها نمی‌توان تخمین دقیقی از اثرگذاری این ایده به دست آورد.

این گفت‌وگو در تاریخ 4 دی ماه 1402 در خبرگزاری مهر منتشر شد. 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد