تغییرات جدید اکوسیستم رسانهای، همه جای دنیا در نبرد بین روایتهای رسمی وغیررسمی، موازنه را به نفع روایتهای غیررسمی بهم زده. در ایران اما فراتر از این جریان جهانی، یک روند هم برای اعتبارزدایی از رسانهها جریان دارد که از مدتها پیش آغاز شده و مهجوریت روایتهای رسمی را بیشتر کرده است.
بخشی از این اعتبارزدایی بیتردید در سیاستهای حاکمیتی ریشه دارد، بخش دیگری هم حتما به درون رسانهها برمیگردد که هر دو مورد باید در مجال موسعتری بازخوانی شود. اجمالاً ولی ایجاد محدودیت و تضعیف رسانهها، تقویت خواسته یا ناخواسته رقبای رسانههای رسمی و برخی اشتباهات استراتژیک در سیاستگذاری رسانهای در کشور، عوامل موثر در روند اعتبارزدایی، اعتمادزدایی و مرجعیتزدایی از رسانهها هستند.
بعنوان مثال ایجاد و تقویت کارکرد رسانهای برای یک نرمافزار پیامرسان موبایلی – که تقریبا در هیچ کجای دنیا به جز ایران سابقه ندارد- جزء نقاط عطف سیاستگذاری رسانهای در طول 40 سال گذشته به شمار میرود. این اتفاق که بیتردید با برخی حمایتهای رسمی رقم خورد، در کنار مواهب غیرقابل انکاری که در حوزه گردش آزاد اطلاعات داشت، پیامدهای ناخواستهای هم در حوزه حکمرانی و مدیریت ارتباطات در سطح کشور بوجود آورد که برای اولین بار در دی ماه 96 رخ نمود و در حوادث اخیر نیز بیشتر به چشم آمد.
اصالت یافتن روایتهای غیررسمی، میدان یافتن شبهرسانهها و زمینهسازی برای جولان فیکنیوزها از جمله این پیامدهاست. بیتردید اگر روند اعتبارزدایی از رسانههای رسمی در کشور کلید نخورده بود یا با سیاستگذاریهای معیوب، مرجعیت این رسانهها خدشهدار نشده بود، امروز روایتهای رسمی در مواجه با روایتهای غیررسمی اینقدر مهجور نبودند.
منتشر شده در روزنامه شرق / 11 آذر 98