مروری بر صنعت هوایی کشورهایی که به رغم داشتن خط تولید هواپیما، از ایرباس و بوئینگ استفاده می کنند.
در چند صفحه اینستاگرامی و کانال تلگرامی دیدم که عکس خوشحالی مسئولان از ورود هواپیمای ایرباس به کشور را کنار رونمایی عربستان از اولین هواپیمای آنتونفاش گذاشته و ابراز تاسف کرده بودند؛ با مضمونی شبیه این که: خاک بر سرِ ما که از خرید هواپیما ذوق زدهایم، در حالی که سعودیها در صنعت هواپیماسازی سرمایهگذاری کرده و با همکاری اوکراین هواپیمای بومیشان را ساختهاند. حساب سیاستبازهایی که مصداق گزارههای ابطالناپذیرند جداست؛ آنها را صرفاً ارجاع میدهم به خانوادههای طبسی که عزیزانشان را در آخرین سانحه هواپیمای آنتونوفِ ساختِ داخل از دست دادند، شاید به انصاف آمدند. اما برای کسانی که واقعا از خرید هواپیمای خارجی احساس تحقیر کردهاند، شاید ذکر چند نکته خالی از لطف نباشد.
یک – سعودیها قدم در راهی گذاشتهاند که ما حدود دو دهه پیش آغازش کردهایم. ما قرارداد ساخت مشترک هواپیما را سال 1996 با شرکت آنتونوف اوکراین امضا کردیم. حدود 8 سال بعد هم از اولین هواپیمای «ایران-140» که در شرکت صنایع هواپیماسازی ایران ساخته شده بود، رسماً رونمایی کردیم. چند سال بعد هم اعلام کردیم، سالانه 12 فروند از این هواپیماها را در داخل کشور خواهیم ساخت. این پیشبینی البته به حقیقت نپیوست و به گفته مهرداد لاهوتی، نماینده مجلس (در مصاحبه با خبرگزاری خانه ملت در تاریخ 19 مرداد سال 93) در مجموع فقط هفت فروند از این هواپیماها در کشور تولید شد. هفت فروندی که نتیجه پروازهایشان چیزی شبیه فاجعه بود؛ یک فروند از این هواپیماها سال 84، حین فرود اضطراری در فرودگاه اراک، از باند خارج و دچار آتشسوزی شد و به بدنهاش آسیب قابل توجهی رسید. یک فروند دیگر، سال 87 و حین پرواز آزمایشی، در حوالی شاهین شهر اصفهان سقوط کرد. یک استاد خلبان و چهار خلبان شرکت ایرانایرتور در این حادثه جان خود را از دست دادند. سومین سانحه هم حدود دو سال پیش در تهران رخ داد و 39 نفر از سرنشینان هواپیمای ایرانی شرکت سپاهانایر را به کام مرگ کشاند. به گفته مهرداد لاهوتی(در همان مصاحبه)، یک فروند دیگر از این هواپیما هم حین پرواز آزمایشی در فرودگاه بروجرد سقوط کرده که البته در منابع رسمی، اطلاعاتی از این سانحه ثبت نشده است. اگر ادعای عضو کمیسیون عمران مجلس نهم، درباره سانحه چهارم درست باشد، یعنی از هفت فروند هواپیمای ساخت داخل، چهار موردشان دچار سانحههای جدی شدهاند. سه فروند باقیمانده هم پس از سانحه پرواز تهران-طبس با دستور رئیسجمهور زمینگیر شدهاند. میبینید؟ نتیجه همکاری با اوکراین و پروژه ساخت هواپیمای مسافربری بومی، برای ما فاجعهبار بوده، حالا اگر سعودیها میخواهند همین راه را بروند، ما باید حسرتش را بخوریم؟
دو- هواپیماسازی یک صنعت اصطلاحاً «هایتک» و میوه علوم و فنون متعدد است. موفقیت در این صنعت مستلزم برخورداری از سطح بالای دانش و فناوری، در شاخههای مختلف است و کشورهای محدودی در دنیا وارد آن شدهاند. علاوه بر این، صرفه اقتصادی هم در محاسبات کشورها برای ورود به این صنعت تاثیر دارد و خیلیها شاید به رغم داشتن توان تکنولوژیک ترجیح دادهاند وارد این حیطه نشوند. به همین دلیل است که تعداد برندهای معروف و کشورهای تولیدکننده هواپیمای مسافربری در دنیا، شاید از انگشتان دو دست تجاوز نکند. اگر بخواهیم مرور کنیم؛ هواپیمای بوئینگ در آمریکا تولید میشود. ایرباس توسط کنسرسیومی از کشورهای اروپایی ساخته میشود. بمباردیه ساخت کانادا، امبرائر محصول برزیل و ATR محصول ایتالیاست. هلند و انگلیس نیز به ترتیب هواپیماهای فوکر و BAE را در گذشته میساختند که الان خط تولیدشان متوقف شده است. در بلوک شرق هم روسیه و اوکراین مهمترین تولیدکنندگان هواپیما هستند. معروفترین برندهای روسی، توپولوف و سوخو و معروفترین برند اوکراینی آنتونوف است. ژاپن هم به تازگی وارد این صنعت شده و اخیراً با برند میتسوبیشی هواپیما تولید کرده است. چند مدل هواپیمای مسافری در برخی کشورهای دیگر هم البته ساخته شده که به دلیل اینکه هیچ وقت در صنعت هوایی دنیا به شهرت نرسیدهاند، میتوان از آنها صرف نظر کرد.
سه- رسیدیم به مهمترین نکته؛ به نظرتان تولیدکنندههای بزرگ هواپیما در دنیا، خودشان از چه هواپیماهایی استفاده میکنند؟ بیایید بررسی کنیم.
روسیه: در صنعت هوایی، به اصلیترین ایرلاین یا شرکت هواپیمایی هر کشور، شرکت حامل پرچم (Flag carrier) گفته میشود. شرکت حامل پرچم در روسیه ایرفلوت است. در این شرکت روسی، از مجموع 190 هواپیمای فعال، 125 فروند ایرباس، 35 فروند بوئینگ و فقط 30 فروند سوخوی سوپرجت است. میدانید این یعنی چه؟ یعنی حدود 85 درصد از هواپیماهایِ اصلیترین شرکت هوایی روسیه، ایرباس و بوئینگ است، کشوری که در همه حوزههای علم و فناوری با بلوک غرب رقابت ناموسی دارد و خودش از قدیمیترین و مدعیترین تولیدکنندههای هواپیما در دنیاست.
اوکراین: در شرکت اوکراین اینترنشنال که شرکت حامل پرچم این کشور است. از مجموع 38 فروند هواپیما، حتی یک فروند هواپیمای آنتونوف اوکراینی وجود ندارد. 33 فروند از هواپیماهای این شرکت بوئینگ، 1 فروند ایرباس و 5 فروند امبرائر برزیلی است. یعنی هواپیمایی که با سرمایهگذاری هنگفت در کشور ما تولید شد و بعضیها اخیرا حسرت تولیدش در عربستان را میخورند، در خودِ کشور سازنده اصلی خریدار ندارد.
هلند: اما در این کشور که فوکر را تولید میکرد، شرکت حامل پرچم KLM نام دارد. از مجموع 118 هواپیمای فعال این شرکت، 13 فروند ایرباس و مابقی همگی بوئینگ است. این شرکت سالها پیش فوکرهای وطنیاش را بازنشسته کرده و مدتهاست از بوئینگ و ایرباس استفاده میکند. محض اطلاع، هواپیمای فوکر هلندی همان هواپیمایی است که در خیلی از خطوط داخلی ما در حال حاضر استفاده می شود و از قضا یکی از امنترین هواپیماهای ماست.
ایتالیا: در ایتالیا هم که تولیدکننده هواپیمای ATR است، شرکت حامل پرچم آلایتالیا نام دارد. از مجموع 103 هواپیمای فعال این شرکت ایتالیایی، 11 فروند بوئینگ و بقیه همه ایرباس است. در این کشور تولیدکننده هواپیما هم هیچ نشانهای از هواپیمای بومی در اصلیترین شرکت هواپیمایی نیست.
انگلستان: در انگلستان هم که زمانی هواپیمای BAE تولید میکرده، نام شرکت حامل پرچم، بریتیش ایرویز نام دارد. از مجموع 268 هواپیمای فعال این شرکت انگلیسی، 144 فروند ایرباس و بقیه بوئینگ است. این شرکت هم آخرین هواپیمای وطنی BAE را بیش از دو دهه قبل بازنشسته کرده است. این مدل هواپیما هم در برخی خطوط داخلی ما در حال حاضر استفاده می شود.
برزیل: در این کشور هم که از تولیدکنندههای نسبتا معروف هواپیماست، شرکت حامل پرچم، LATAM نام دارد. از مجموع 161 هواپیمای فعال در این شرکت هوایی هم 24 فروند بوئینگ و بقیه همه ایرباس است. یعنی در این شرکت هم حتی یک فروند هواپیمای برزیلی امبرائر استفاده نمیشود. این شرکت هم آخرین هواپیمای بومی خودش را در سال 1996 ، یعنی بیش از دو دهه قبل کنار گذاشته است.
کانادا: در این کشور، یعنی تولیدکننده هواپیمای بمباردیه، شرکت حامل پرچم ایرکانادا نام دارد. آمار این شرکت هم با قبلیها چندان متفاوت نیست. از مجموع 170 هواپیمای فعال این شرکت، 83 فروند ایرباس، 62 فروند بوئینگ و 25 فروند امبرائر برزیلی است. یعنی 85 درصد هواپیماها اروپایی و آمریکایی و مابقی برزیلی است.
وضع ژاپن و چین که از قطبهای علم و تکنولوژی دنیا هستند هم متفاوت نیست و اکثر هواپیمای مورد استفاده در شرکت هوایی اصلیشان، بوئینگ و ایرباس است. اطلاعات مربوط به هواپیماهای شرکتهای ذکر شده هم در سایتهای خودشان و هم در صفحه ویکیپدیای آنها در دسترس است. کافی است نامشان در گوگل جستوجو کنید
چهار- همانطور که دیدید، حتی برای تولیدکنندگان باسابقه هواپیما در دنیا، یا ایمنی و حفظ سلامت مسافر در اولویت است، یا صرفه اقتصادی ایجاب میکند که به جای هواپیمای بومی، از هواپیماهای امتحان پسداده بوئینگ و ایرباس استفاده کنند. برای ما که عزیزان زیادی را در سوانح هوایی هواپیماهای فرسوده از دست دادهایم، این معادله احتمالاً بیش از دیگران هم صدق کند. ذوقزدگی بیش از اندازه، واکنش تحقیرآمیز یا هر حرکت نامناسب دیگر در مراسم پیشواز از ایرباس - اگر رخ داده باشد- حتما محکوم است، منتهی در هیچ جای دنیا، حتی کشورهایی که رقابتهای سیاسی داخلیشان نفسگیر است، ایمنی و سلامت مردم، ابزار تسویهحسابهای سیاسی و جناحی نمیشود. چه خوب است که قبل از انتقادها و تیترها و حرفهای نیشدار، خودمان را گاهی جای خانوادههایی بگذاریم که در این سالها، عزیزی را در سوانح هوایی از دست دادهاند. یا خانواده افراد شاغل در صنعت هوایی که روزشان معمولاً بدون اضطراب و تشویش سر نمیشود. حالا که پس از چهار دهه، فرصت نوسازی ناوگان هوایی کشور پدید آمده، حیف نیست آن را خرج دعواهای بچهگانه کنیم؟
----
پی نوشت: این مطلب را چند روز پس از ورود اولین ایرباس خریداری شده به کشور نوشتم و در تاریخ 27 دی ماه در روزنامه هفت صبح منتشر شد.