در باب مانیفست سیاسی-مذهبی هواداران تاسیس حکومت اسلامی؛
عباس رضایی ثمرین- در میان کتب متعددی که در طول سالهای معاصر از سوی علما و فضلا و روشنفکران در تحلیل قیام عاشورا نگاشته شده «شهید جاوید» را بیتردید میتوان جنجالیترین کتاب عاشوراپژوهی دوران معاصر دانست. این کتاب در سالهای انتهایی دهه ۴۰ توسط فقیه نواندیش حوزه علمیه قم، آیتالله نعمتالله صالحی نجفآبادی نگاشته شد و تنشهای بیسابقهای را میان طیفهای سنتیتر حوزه و طیفهای انقلابی و نواندیش به وجود آورد.
نعمتالله صالحی نجفآبادی، به عهد جوانی و میانسالی از مدرسان رسمی حوزه بود و در همان سالها به تدریج وارد نویسندگی در حوزه معارف اسلامی شد. آنطور که از قرائن برمیآید اولین مقالات وی درباب قیام عاشورا که البته شالوده اصلی کتاب شهیدجاوید را نیز تشکیل میدادند، در سال ۱۳۴۷ در سالنامه معارف جعفری به چاپ رسید. کمی بعد این مقالات به شکل مبسوطتر و به همراه برخی اضافات – که به گفته صالحی نجفآبادی هفت سال تمام برای آن زحمت کشیده شده بود- ابتدا باعنوان «مرد صلح و دفاع خونین» و سپس با عنوان «شهید جاوید» منتشر شد.
به گزارش قانون نویسنده شهید جاوید در این کتاب با اتخاذ یک مشی علمی و پژوهشی، با استناد به احادیث و روایت متقدم شیعه، برخی انگارههای فراگیر در باب قیام امام حسین(ع) را زیر سوال برد و بر خلاف سنتیهای حوزه که هدف امام از قیام را صرفاً شهادت میدانستند، فرض جدیدی را مطرح کرد. در این اثرپژوهشی نسبتاً قطور، صالحی نجفآبادی با طرح این گزاره که امام حسین(ع) اگرچه به شهادتش آگاه بوده، اما زمان دقیق آن را نمیدانسته است، زمینه را برای این نتیجهگیری فراهم آورد که امام سوم شیعیان از آغازین مراحل قیام یعنی حرکت از مدینه نه به هدف شهادت که به هدف تاسیس حکومت اسلامی به پا خواسته و با محاسبات سیاسی و اجتماعی منطقی در صدد دستیابی به کرسی حکمرانی بر مسلمین و اجرای احکام اسلامی بوده است.
انتشار این دیدگاه منجر به جنجالهای زلزلهگونهای در فضای حوزههای علمیه آن سالها شد. اغلب روحانیان انقلابی به دلایل عمدتاً سیاسی از شهید جاوید استقبال کردند و حتی افرادی چون مرحوم منتظری و مشکینی در تایید آن، تقریظ نوشتند. افراد مشهور دیگری همچون آیتالله محمد تقی جعفری، آیتالله سیدابوالفضل مجتهد زنجانی، احمدآرام و غیره نیز با ارسال نامههای تقدیرآمیز به صالحی نجفآبادی، گزارههای سیاسی-مذهبی طرحشده در کتاب را در فضای مبارزاتی آن ایام مفید و راهگشا دانستند. متن برخی از این تقدیرنامههای ارسالی در چاپهای متاخیر کتاب منتشر شده است.
علاوه بر تقدیرهای مکتوب و غیرمکتوب صورت گرفته از کتاب شهید جاوید، اسلوب علمی و دقیقی که نویسنده در نگارش آن در پیش گرفته بود، حتی تحسین برخی از مخالفان محتوای کتاب را نیز به دنبال داشت. دکتر علی شریعتی علیرغم اینکه خودش در این حوزه صاحب تالیفاتی بود و نظریه »شهادت» او در تحلیل قیام عاشورا، چندان با نگاه صالحی نجفآبادی همسو نیست، تلاش و جدُّوجهد نگارنده شهیدجاوید را تحسین کرد. شهیدمطهری نیز علیرغم دیدگاههای متفاوت خود در باره قیام عاشورا، به دلیل اینکه شهید جاوید باب مباحثه و پژوهش در این حوزه را باز کرده، از آن استقبال کرد.
دو نکته در تحلیل کتاب شهید جاوید وجود داشت که واکنشها نیز عمدتاً از آنها منتج میشد؛ اول اینکه همانطور که ذکر آن رفت، نگارنده هدف امام حسین از قیام عاشورا را نه شهادت که تشکیل حکومت اسلامی قلمداد کرده بود. دوم هم اینکه طبق آنچه در این کتاب نگارنده مطرح کرده بود، مسئله «علم امام» تلویحاً زیر سوال میرفت. اگرچه صالحی نجفآبادی هرگز به طور کامل «علم امام» را رد نکرد اما نتیجه طبیعی کار او وارد شدن شبهه به این موضوع بود. قائلان به «علم امام» هدف امام از قیام را شهادت میدانستند و معتقد بودند او از زمان و مکان دقیق شهادت خود آگاه بوده است. این نظریه با محتوای شهید جاوید تطابق نداشت، چرا که به لحاظ منطقی ممکن نبود امام به قصد تشکیل حکومت رهسپار کوفه شود و در عین حال به شهادت خود نیز آگاه باشد.
از این منظر سنتیهای حوزه که به طور تمام و کمال قائل به «علم امام» بودند، شهید جاوید را برنتابیدند و مراجعی چون آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی و آیتالله مرعشی نجفی بلافاصله بعد از انتشار کتاب در مقابل آن موضع گرفتند و ردیههای متعددی نیز بر آن نوشتند. آیتالله صافی گلپایگانی که بیشترین تلاش را در جهت جلوگیری از انتشار و توزیع این کتاب کرده بود، کتاب «شهید آگاه» را در پاسخ به آن نوشت و بعدها در جلسهای با طلاب اصفهانی، گفت که پیش از انتشار شهید جاوید، آن را دیده و نویسندهاش را از چاپ آن بر حذر داشته است.
اختلافات حوزوی شدید درگرفته بعد از انتشار شهید جاوید به حدی بود که سران ساواک را نیز به ماهی گرفتن از این آب گلآلود وسوسه کرد. در چاپهای بعد از انقلاب کتاب شهید جاوید، نگارنده برخی اسناد ساواک در این زمینه را ضمیمه کتاب کرد و از دسیسهچینیهای ساواک برای بهرهبرداری از اختلافات حوزوی آن مقطع پرده برداشت. در یکی از این اسناد، در نامهای که از اداره کل سوم ساواک به ریاست ساواک اصفهان ارسال شده، بعد از اعلام خبر انتشار کتاب شهید جاوید توسط صالحی نجفآبادی، تاکید شده است که این کتاب با مقدمه شیخ حسینعلی منتظری منتشر و با توجه به اینکه در آن علم ائمه شیعه نفی شده، سبب عصبانیت طلاب و روحانیون قم شده است. در انتهای این نامه نگارنده از رئیس ساواک اصفهان درخواست کرده که دستور دهد، با استفاده از جریان فوق و اشاعه آن، نسبت به بهرهبرداری از این موضوع علیه آیتالله منتظری اقدام شود.
در سند دیگری به استفتائات صورت گرفته از برخی مراجع در باب شهید جاوید پرداخته شده و با توجه به مواضع تند برخی از مراجع وقت – که تقریظنویس کتاب یعنی مرحوم منتظری را شدیدا مورد انتقاد قرار داده بودند- تاکید شده که توزیع گسترده متن این استفتائیهها میتواند موقعیت منتظری و سایرطرفداران (امام) خمینی را در اصفهان، قم و سایر شهرستانهای مذهبی تضعیف کند.
اگرچه از منظر اسلام سیاسی، نظریات صالحی نجفآبادی مطابق با منویات بسیاری از انقلابیون و طیفهای نواندیش حوزه بود و دستمایه تحرکات مبارزاتی و انقلابی میتوانست باشد، اما از میان روشنفکران و فقهای نواندیش نیز انتقاداتی به شهید جاوید وارد شد. نظریه شهادت که از سوی دکتر شریعتی و شهید هاشمینژاد در فضای مبارزات پیش از انقلاب طرح شد و مورد استقبال بسیاری از جوانان و مبارزان قرار گرفت، قرابت گفتمانی چندانی با مندرجات شهید جاوید نداشت. حاشیهنویسیهای شهیدمطهری از کتاب شهید جاوید نیز بعدها در کنار سایر سخنرانیها و مقالات وی با عنوان «حماسه حسینی» منتشر شد و محتوایی انتقادی نسبت به آن داشت. انتقادات به اینها محدود نشد، بعد از انقلاب وقتی مهدی هاشمی به جرم قتل شمس آبادی دستگیر شد، علت قتل را مخالفت شمسآبادی با کتاب شهید جاوید ذکر کرد و همین اتفاق سرمنشا حوادث بسیاری شد.
البته صالحی نجفآبادی نیز در مقابل این انتقادات بیکار ننشست و تقریباً هیچ یک از انتقادات را بیپاسخ نگذاشت. او پاسخ بسیاری از نقدها را ضمیمه چاپهای بعدی کتاب کرد. بحث و جدل در باب نظریات صالحی نجفآبادی در مورد علم امام و اهداف قیام عاشورا، از زمان انتشار «شهید جاوید» تا زمان حال ادامه یافت و او تا زمانی که در قید حیات بود، هرگز از پاسخگویی به نقدها غافل نشد. «عصای موسی» در واقع پاسخهای صالحی نجف آبادی به منتقدانی است که در طول دو دهه به نقد افکار او پرداخته بودند.
این مطلب در سایت خبری قانون منتشر شده و از اینجا قابل دسترسی است.