ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
حکمرانی فضای مجازی مفهومی است که در ایران معمولا برای توجیه یا مشروعیتبخشی به بگیر و ببندها در اینترنت از آن استفاده میشود. سیاستگذاران عمدتا وقتی از حکمرانی اینترنت سخن میگویند، منظورشان تسری کامل اختیارات حکمرانی، به این فضاست، بدون اینکه نگاه واقعبینانهای درباره امکان فنی چنین چیزی داشته باشند. برخی دیگر هم، اگرچه این را صریحاً به زبان نمیآورند، اما منظورشان از حکمرانی، کنترل کامل اینترنت است که حتی با ملی شدن صد درصدی آن هم دستیافتنی نیست. برخی هم، هر جا سخن از مظاهر مردمسالارانه اینترنت مثل آزادی بیان، امکان کنشگری اعتراضی یا آزادی دسترسی به اطلاعات به میان میآید، برای مشروط کردن این مظاهر، به مفهوم حکمرانی اینترنت تمسک میجویند و ناخواسته آن را در برابر آزادی صورتبندی میکنند. دیگرانی هم هستند که البته حکمرانی اینترنت را صرفاً به قانونگذاری برای فضای مجازی تقلیل میدهند و خواسته یا ناخواسته وجوه مهمی این مفهوم بسیط را نادیده میگیرند.
البته نه در ایران که در جهان نیز امروزه مفهوم حکمرانی فضای مجازی، به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در عرصه سیاستگذاری عمومی تبدیل شده است. اگرچه تجربیات نسبتا موفقی وجود دارد اما در هیچ کجای دنیا، هنوز سیاستهایی که در عین حفاظت از کارکردهای دموکراتیک اینترنت، بتواند «کاملا» جلوی کژکارکردهای آن از قبیل دستکاری افکار عمومی یا انتشار اخبار جعلی را بگیرد، تجربه نشده است. در عین حال سیاستگذاری و تدوین قانون برای مدیریت فضای مجازی، در همه کشورها محل کشاکش نیروهای متعارض و بعضا متضاد است. در کشور ما علاوه بر این مواجهه مستمر میان کنشگران با خاستگاهها و انگیزههای متفاوت، شاهد برخی سوءتفاهمات فراگیر درباره مفهوم حکمرانی فضای مجازی هم هستیم. برای رفع کژتابی بوجود آمده حول این مفهوم، در این یادداشت تلاش میکنم، بر خلاف روال مرسوم، زاویه ورود سلبی برای تبیین این مفهوم استفاده کنم، یعنی نه درباره چیستی حکمرانی اینترنت، بلکه در باره آنچه حکمرانی اینترنت نیست، سخن بگویم.