در ماههای گذشته، اغلب رسانههای بزرگ غربی به دلیل عملکرد سوگیرانه در طول جنگ غزه، به طور گستردهای مورد انتقاد قرار گرفتهاند. آنها با چارچوببندی جهتدار خود از مناقشه، عملا در این جنگ فراتر از مجاری اطلاعرسانی، در نقش ابزارهای پروپاگاندا ظاهر شدهاند. اسرائیل با وجود ارتکاب جنایات جنگی مثل اعمال مجازات دستهجمعی، هدف قراردادن غیرنظامیان و استفاده از سلاحهای ممنوع مانند بمبهای فسفر سفید، در سطح رسانهای تلاش کرده اقدامات خود را در چارچوب «دفاع از خود» بازنمایی کند و در این مسیر از حمایت گسترده دولتهای غربی و رسانهها برخوردار بوده است. در سایه ممانعت اسرائیلیها از دسترسی آزاد به اطلاعات، رسانههای غربی نه تنها روایت یکطرفه این رژیم را از وقایع جنگ را پذیرفتند، بلکه با استفاده از قدرت خود در شکلدهی به افکار عمومی، در انعکاس اخبار جنگ در نوار غزه، این روایت را در سطح گستردهای برجسته کردند. آنها روایت خاص مورد پسند طرف اسرائیلی را به عنوان واقعیت منعکس کرده و با نوع چارچوببندی خود، در تحقق اهداف آنها، چه بسا حتی موثرتر از تسلیحات جنگی پیشرفته عمل کردند. ادامه مطلب ...
حکمرانی فضای مجازی مفهومی است که در ایران معمولا برای توجیه یا مشروعیتبخشی به بگیر و ببندها در اینترنت از آن استفاده میشود. سیاستگذاران عمدتا وقتی از حکمرانی اینترنت سخن میگویند، منظورشان تسری کامل اختیارات حکمرانی، به این فضاست، بدون اینکه نگاه واقعبینانهای درباره امکان فنی چنین چیزی داشته باشند. برخی دیگر هم، اگرچه این را صریحاً به زبان نمیآورند، اما منظورشان از حکمرانی، کنترل کامل اینترنت است که حتی با ملی شدن صد درصدی آن هم دستیافتنی نیست. برخی هم، هر جا سخن از مظاهر مردمسالارانه اینترنت مثل آزادی بیان، امکان کنشگری اعتراضی یا آزادی دسترسی به اطلاعات به میان میآید، برای مشروط کردن این مظاهر، به مفهوم حکمرانی اینترنت تمسک میجویند و ناخواسته آن را در برابر آزادی صورتبندی میکنند. دیگرانی هم هستند که البته حکمرانی اینترنت را صرفاً به قانونگذاری برای فضای مجازی تقلیل میدهند و خواسته یا ناخواسته وجوه مهمی این مفهوم بسیط را نادیده میگیرند.
البته نه در ایران که در جهان نیز امروزه مفهوم حکمرانی فضای مجازی، به یکی از چالشبرانگیزترین موضوعات در عرصه سیاستگذاری عمومی تبدیل شده است. اگرچه تجربیات نسبتا موفقی وجود دارد اما در هیچ کجای دنیا، هنوز سیاستهایی که در عین حفاظت از کارکردهای دموکراتیک اینترنت، بتواند «کاملا» جلوی کژکارکردهای آن از قبیل دستکاری افکار عمومی یا انتشار اخبار جعلی را بگیرد، تجربه نشده است. در عین حال سیاستگذاری و تدوین قانون برای مدیریت فضای مجازی، در همه کشورها محل کشاکش نیروهای متعارض و بعضا متضاد است. در کشور ما علاوه بر این مواجهه مستمر میان کنشگران با خاستگاهها و انگیزههای متفاوت، شاهد برخی سوءتفاهمات فراگیر درباره مفهوم حکمرانی فضای مجازی هم هستیم. برای رفع کژتابی بوجود آمده حول این مفهوم، در این یادداشت تلاش میکنم، بر خلاف روال مرسوم، زاویه ورود سلبی برای تبیین این مفهوم استفاده کنم، یعنی نه درباره چیستی حکمرانی اینترنت، بلکه در باره آنچه حکمرانی اینترنت نیست، سخن بگویم.
در حکمرانی فضای مجازی به رویکردی جامع، انعطافپذیر و مشارکتی نیازمندیم
شفقنا رسانه- در روزهای اخیر، رئیس جمهور از ضرورت تدوین یک قانون مدون برای حکمرانی فضای مجازی خبر داد و اشاره کرد که بناست وزیر ارتباطات با شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی امنیت ملی در این باره به بحث و گفتگو بپردازند تا بر اساس داده ها بستر برای راحتی مردم در مسائل فرهنگی، تجارت و علمی فراهم شود. شفقنا رسانه سعی کرد در گفتگویی به چالش های پیش روی حکمرانی فضای مجازی و پیشنهاد کارشناسان برای حکمرانی درست این فضا بپردازد.
گفتگوی شفقنا رسانه با عباس رضایی ثمرین، پژوهشگر فضای مجازی را بخوانید:
ادامه مطلب ...در جهان سیاستگذاری، گاهی آنچه به عنوان راهحل تجویز میشود، خود به بخشی از مشکل تبدیل میشود. خط سیر رسانههای کشورمان در سالهای اخیر، ویترین خوبی برای تماشای یکی از این تناقضات دراماتیک است. زمانی سیاستگذاران در کشورمان تصمیم گرفتهاند، برای کمک به اقتصاد رسانه و در امان نگاه داشتن رسانهها از تکانهها و تلاطمات اقتصاد بلاخیز ایران به آنها یارانه بپردازند اما این یارانهها نه تنها منجر به بهبود وضع صنعت رسانه در ایران نشده بلکه در سالهای گذشته شاهد کاهش مستمر تیراژ مطبوعات، افت کیفیت محتوای تولیدی و کاهش اعتماد عمومی به رسانههای رسمی بودهایم.
ادامه مطلب ...نظام اطلاعرسانی در ایران طی سالهای گذشته دچار آفتها و کژکارکردهای گوناگون شده است. تضعیف مستمر مرجعیت و اعتبار رسانههای جریان اصلی، کاهش اعتماد عمومی به رسانههای رسمی، کاهش روزافزون سهم رسانهها از سبد مصرف خبری مردم و ناتوانی در خلق روایتهای ملی قابل اعتماد در مواقع بحرانی، تنها بخشی از نشانههای این وضعیت نابسامان است. هرچند عوامل متعددی در شکلگیری این وضعیت نقش داشتهاند، اما کسرِ قابل توجهی از این مشکلات، در سیاستگذاری ناکارآمد رسانهای ریشه دارد. در ادبیات علوم ارتباطات، سیاستگذاری رسانهای به فرآیندی چندوجهی اطلاق میشود که تدوین، اجرا و ارزیابی اصول، قوانین و رویههای حاکم بر عملکرد و محتوای رسانهها در یک جامعه را در بر میگیرد. اگرچه در ظاهر، سیاستگذاری رسانهای در حیطه علوم ارتباطات قابل طبقهبندی است اما در حقیقت، این حوزه مطالعاتی، تلاقیگاه علوم ارتباطات، علوم سیاسی، حقوق، اقتصاد و جامعهشناسی است. در حاکمیت مدرن، سیاستگذاری رسانهای، مرز باریک میان آزادی بیان و مسئولیت اجتماعی را ترسیم میکند. در شرایط تکثر بیسابقه منابع تولید و سرعت سرسامآور گردش اطلاعات، سیاستگذاری رسانهای، قطبنمایی است که جهت حرکت جامعه را تعیین میکند. بویژه در روزهایی که اکوسیستم ارتباطی، درگیر بحرانهای نوظهوری مثل اخبار جعلی، اطلاعات نادرست یا اطلاعات گمراهکننده است و برخی در ترسیم مشخصههای آن، عنوان «عصر پساحقیقت» را به کار میبرند، سیاستگذاری رسانهای واجد اهمیت و ظرافتی بنیادین است.
ادامه مطلب ...