شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

شب کویر

از هر دری سخنی ...تاملات، روزمرّه‌گی‌ها و روایت‌های یک روزنامه‌نگار

8 درس از انتخابات 1403

 یک- فارغ از اینکه چه قضاوتی درباره کارنامه دولت‌ها داشته باشیم، دوقطبی اصلی در انتقال قدرت؛ همواره میان نمایندگان وضع موجود و منتقدان آن شکل می‌گیرد. دوطرف این معادله در هر رقابتی روشن است و نمی‌توان با تولید روایت‌های جایگزین آن را مخدوش کرد. در انتخابات اخیر، برخی نامزدها که جزئی از وضع موجود بودند یا به حرمت شهید دوست نداشتند از وضع موجود انتقاد کنند، تلاش کردند با برجسته‌سازی ناکارآمدی‌های دهه 90 صف‌بندی جدیدی را شکل دهند و همچون انتخابات 1400 از موقعیت اپوزیسیون دولت مستقر در آن دهه، به پاستور برسند. این استراتژی جواب نداد، چون سه سال زمامداری دولت سیزدهم در آن نادیده گرفته شده بود. 
  
  دو- فرمول استفاده از نامزد پوششی لو رفته است و دیگر جواب نمی‌دهد. برخلاف دو انتخابات 1396 و 1400؛ در رقابت اخیر، آرایش نابرابر مناظره‌های تلویزیونی و عملکرد نامزدهای موسوم به پوششی، برای نامزد پیروز انتخابات، انگاره مظلومیت به وجود آورد و از قضا در جهت افزایش اقبال به او عمل کرد. پوششی‌ها هم با اشتباه محاسباتی اولیه، هم با زیاده‌روی در نقش تعریف‌شده برای خودشان و هم با تاکید بر عدم کناره‌گیری- در شرایطی که همه می‌دانستند کناره‌گیری خواهند کرد- نه‌تنها برند سیاسی خود را سوزاندند، بلکه به اعتبار و صداقت کمپین اصولگرا هم لطمه زدند. 

سه- در ایران- در شرایط رقابتی یا حتی نیمه‌رقابتی بودن انتخابات- امکان رئیس‌جمهور شدن، فقط با آرای هویتی یا ایدئولوژیک یکی از دو جناح سیاسی وجود ندارد. هر نامزدی علاوه‌بر جذب آرای قطعی اردوگاه خودی، باید بتواند بخشی از آرای غیرسیاسی و حتی آرای غیرایدئولوژیک متمایل به جبهه مقابل را جذب کند. آنچه موفقیت پزشکیان را در این انتخابات رقم زد، توفیق او در گسترش چتر گفتمانی‌اش فراتر از دوگانه مرسوم سیاسی در کشور بود. در سوی مقابل اما سعید جلیلی، توانمندی و حتی تمایلی برای ارتباط برقرار کردن با بدنه اجتماعی بیرون از گفتمان خود نشان نداد. او در برنامه‌ای که می‌توانست پوسته سخت برند سیاسی‌اش را کنار زده و قضاوت عمومی درباره خود را با بازنمایی وجوهی از زندگی خانوادگی‌اش تلطیف کند، ترجیح داد به‌جای خانواده، از ظرفیت یک چهره سیاسی بهره ببرد. او در پیش چشم بخشی از مردم که به درست یا غلط، بهبود زندگی خود را در گرو احیای برجام و رفع تحریم‌ها می‌دانند، دربرابر اصرار و سوالات مکرر مجری، حتی حاضر نشد به لفظ وعده گفت‌وگو و مذاکره بدهد. جلیلی در تمام طول دوره تبلیغات، بیش از جذب عامه مردم، برای مراقبت از هسته سخت طرفداران خودش دغدغه داشت و همین پاشنه آشیل او شد. 
چهار- برندهای سیاسی، درطول زمان شکل می‌گیرد و امکان ایجاد تغییر در داوری مردم درباره کسانی که سال‌ها زیر ذره‌بین افکار عمومی بوده‌اند، در کوتاه‌مدت مسدود است. همچنانکه تنظیم جهت‌گیری کمپین صرفا برای تحکیم سبد رای درون‌گفتمانی، عاقلانه نیست، عدول از سابقه و تلاش برای تغییر چهره کامل هم نوعی فریبکاری تلقی می‌شود و کارساز نیست. ساخت یک تصویر میانه‌رو از کسی که همیشه با تندروها نشست‌وبرخاست کرده، صرفا در دوهفته قابل‌انجام نیست. حرکت زیگزاگی به معنای میانه‌روی نیست. آدم‌ها نمی‌توانند یک‌شبه منتقد فیلترینگ، هوادار کنش‌های ایجابی در زمینه حجاب یا تئوریسین سیاست‌های فرهنگی باز شوند. هر حرف و شعاری با سابقه افراد تطبیق داده می‌شود، سابقه مهم است، سابقه گرفتار می‌کند! 
پنج- یکی از آفت‌های سیاست‌ورزی، گعده‌ای شدن فهم کنشگران از تحولات روز و گیر افتادن آنها در اتاق پژواک است. اتاق پژواک در ادبیات علوم ارتباطات، وضعیتی است که افراد تنها با کسانی که علایق یا دیدگاه‌های مشابه خودشان دارند، در مراوده باشند. در اتاق پژواک، ایده‌ها و باورهای خاصی به‌دلیل تکرار تقویت و بخشی از واقعیت‌ها سانسور می‌شود. اتاق پژواک سبب می‌شود افراد از واقعیت‌های میدانی کف جامعه دور بیفتند یا نسبت به ترجیحات مردم دچار خطای تحلیلی شوند. در طراحی کمپین تبلیغاتی اصولگرایان، خصوصا در مواردی مثل تخطئه برجام یا مذاکره برای احیای آن، این خطای تحلیلی مشهود بود. نتیجه انتخابات نشان داد برجام به‌اندازه آنها برای مردم منفور نیست. آنچه در بولتن‌ها نوشته می‌شود یا آنچه در رسانه‌ها یا محافل همسو گفته می‌شود، لزوما با واقعیت‌های میدانی و ترجیحات مردم همسو نیست. کمپین‌نویس‌ها اول از همه باید صورت‌بندی دقیق و درستی از نظرات جامعه داشته باشند، وگرنه کارفرمای خود را به مسلخ می‌برند!
شش- نگاه خطی و تک‌بعدی، آفت تحلیل سیاسی است. اگرچه نقش متغیر قومیت در تحکیم کمپین پزشکیان و ایجاد موج اجتماعی به نفع او قابل‌کتمان نیست اما اصرار به تحلیل سازمان رای منتخب انتخابات، از منظر قومیتی، ساده‌سازی مساله است. اگر صرفا مقوله قومیت می‌توانست رئیس‌جمهورساز باشد، برجسته‌سازی اصالت اردبیلی مادر سعید جلیلی یا سخنرانی پرویز فتاح به زبان ترکی در حمایت از او، باید راه به جایی می‌برد. ریاست علی نیکزاد ترک‌زبان بر ستاد انتخاباتی قالیباف، حتی در همان اردبیل که حوزه نفوذ سنتی اوست، نتوانست تغییر معناداری در معادله انتخابات ایجاد کند. به‌زعم نگارنده، بیش از قومیت، دو متغیر «نابرابری» و «شکاف مرکز- پیرامون» درباره سبد رای پزشکیان توضیح‌دهنده است. از این منظر است که می‌توان بخش قابل‌توجهی از آرای روستایی، آرای حاشیه‌نشینان، آرای شهرستان‌های استان تهران، آرای مناطق محروم و آرای استان‌های مرزی به پزشکیان را فهمید. همه اینها با متغیر قومیت قابل‌توضیح دادن نیست. 
هفت- در میدان سیاست، هرکسی که کنشی را تجویز می‌کند باید بتواند چشم‌انداز ناشی از آن کنش را نیز ترسیم کند. رای دادن یا ندادن هر فردی فی‌النفسه اصالت ندارد و چیزی بیشتر از یک انتخاب فردی نیست. اما افرادی که از مرجعیت اجتماعی- در هر سطحی- برخوردارند و ترجیح خود در این دوگانه را ترویج می‌کنند، باید بتوانند قدم بعدی را هم برای مخاطب‌شان روشن کنند. سیاست عرصه تحصیل ممکنات است و هر کنشی لاجرم با چشمداشت به دستاوردی انجام می‌شود. ایده تحریم انتخابات مادامی که از خلق چشم‌انداز ناتوان باشد، دست‌کم در ادواری از انتخابات که از حداقل معناداری برخوردارباشند یا در آنها دوقطبی مرتبط با منافع ملموس و زندگی روزمره مردم شکل گرفته باشد، توفیق نخواهد یافت. 
هشت و پایان- عدم توفیق ایده تحریم البته به معنای ایده‌آل بودن میزان مشارکت در انتخابات اخیر نیست. افزایش مشارکت نسبت به انتخابات مجلس، ماهیت آنچه در دو انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر رخ‌داده را تغییر نمی‌دهد. واقعیت این است در انتخاباتی که در سه دوره گذشته آن به ترتیب، ۷۶، ۷۳ و ۸۴ درصد واجدان شرایط مشارکت کرده‌اند، در دو دوره اخیر نزدیک به 50 درصد رای داده‌اند. سرمایه اجتماعی و مشروعیت، اساس دموکراسی و جمهوریت در داخل و اصلی‌ترین سرمایه کشور در موازنه‌های بین‌المللی است. وقتی نیمی از واجدان شرایط در مهم‌ترین انتخابات کشور مشارکت نمی‌کنند، یعنی زنگ خطر سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی به صدا در آمده است. به نفع کشور و همه جریان‌های سیاسی- حتی فاتحان انتخابات- است که پویشی ملی و فراجناحی متشکل از دلسوزان همه طیف‌ها و سلایق برای اعاده حیثیت صندوق رای و بازنگری سازوکارهایی که منجر به وضع کنونی شده، شکل دهند. 

این یادداشت در تاریخ سه شنبه 19 تیر 1403 در روزنامه فرهیختگان منتشر شد. 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد